نور، سایه، فرم و بافت شکل گرفته و شناخته میشود. بنابراین دور از انتظار نیست اگر در خانهی محل سکونت او ردپای برجستهای از این عناصر دیده شود. باراگان در سال ۱۹۴۸ “کازا باراگان” را در توکابایای مکزیک ساخت.
در جوار خیابان رامیرز در توکابایا، جدارهی عریان و بیروحِ این بنا چنان فروتنانه در همسایگیاش ممتزج شده که هیچ پیشنمایی از شخصیت فضای داخلی خانه ارائه نمیکند.
برجستهترین وجه طراحی در این خانه کاربست نور و صفحاتِ مسطح طبیعی و مصنوع است. نورگیر سقفی و پنجرهها امکان استفاده از نور روز را فراهم میکنند. پنجرههای این خانه با هدف ورود رگههای نور و دید به مناظر طبیعی تعبیه شدهاند. در قسمت پشت خانه باغی قرار دارد و در این بخش از بنا ارتباطی شفاف، ملموس و کالبدی میان پایینترین طبقهی خانه و حیاط مذکور برقرار شده است. باراگان خود را معمار منظر میدانست، چرا که فضای بیرونی برای او به اندازهی درون بنا اهمیت داشت.
پس از ورود به خانه، بازدیدکننده از یک دالان تاریک عبور کرده و ناگهان با یک دیوارِ صورتی مواجه میشود. در اینجاست که نخستین برخورد با سبک باراگان اتفاق میافتد. تنها کارکرد این اتاق استفاده از تلفن است
اما همچنان بهذات یک فضای گذار است و تنها با یک میز و صندلی مبلمان شده که هیچ یک در پنجاه سال گذشته جابهجا نشدهاند. فضای اتاق اصلی با ارتفاع مضاعفی که دارد، با استفاده از تیغههای کم ارتفاع به دو بخش تقسیم شده و در قسمت سقف اتاق با استفاده از تیرهای چوبی بر بازشوی سقف تاکید شده است.
بازی با دو مفهوم “محرمیت” و “شفافیت” از خلال تقسیمبندی فضایی خانه قابل درک خواهد بود. در قسمت جلوی خانه بازشوهایی در ارتفاع طراحی شده که ورود نور را ممکن میسازد، اما حالوهوای خصوصی فضا همچنان حفظ شده است.
این بخش در جوار ورودی خانه و خیابان اصلی قرار دارد. اما از آنجا که قسمت پشت خانه به فضاهای خصوصی اختصاص یافته، باراگان در استفاده از بازشوها تسامح بیشتری به خرج داده است.
باراگان شیفتهی حیوانات، بهخصوص اسب بود. بنابراین در جایجایِ این خانه آثار و نمادهای زیادی در این رابطه یافت میشود. در اتاقهای خانه نماد “صلیب” هم به کرات وجود دارد که در کنارِ رنگهای مورد استفادهی باراگان منجر به خلق یک معماری افسانهای و روحانی شده است. او بسیاری از مبلمان بنا را از فروشگاههای صنایعدستی و عتیقهفروشیها تهیه کرده که همگی آنها وفادار به هویت فرهنگی مکزیک هستند.
این نمایش فرهنگی همچنین در استفادهی باراگان از رنگهای صورتی جیغ، زرد و یاسی نیز مشهود است. سبک مینیمالیستی باراگان اهمیت جزییات را توجیه میکند. هر وجه از این خانه با هدفی خاص شکل گرفته و به وضوح توسط معمار طراحی شده است.
خلوص پلکان بنا بازدیدکننده را به دیگر طبقات خانه و به سمت اتاق خوابها و فضاهای استودیو هدایت میکند. کاربست رنگها و طراحیهای ساده در تمام طبقات بهجا آورده شده و حتی در تراسهای بیرونی و سقف نیز قابل مشاهده است.
باراگان شعر را در معماری مییابد، از مرزهای متعارف و متداول دوری کرده و سبک منحصر به فردی خلق میکند که شخص باراگان را از باراگانِ معمار متمایز میسازد. وی تجارب شخصی، رویاها و خاطراتاش را با تجربهای کالبدی درمیآمیزد که در تمامی فرهنگها و دورانها قابل فهم است.
لوییس باراگان در سال ۱۹۸۰ موفق به دریافت جایزهی پریتزکر شد. پس از مرگش در سال ۱۹۸۸ کازا باراگان تبدیل به موزهای برای بازدید عموم گشت. یونسکو در سال ۲۰۰۴ این خانه را در فهرست مکانهای تاریخی دنیا قرار داد.
بدون دیدگاه